ورود به ماه هفت و واکسن شش ماهگی
سلام عزیز مامان وبابا در حال حاضر شما لالا تشریف داری و من هم از خوابم زدم تا برای شما بنویسم آخه دیشب مامان نخوابید چرااااااااااا؟؟؟؟ چون شما رو بردم دیروز مرکز بهداشت وواکسن شیش ماهگیت رو زدیم وبعد زدنش شما بدنت هی داغ میشد وکم کم گرمای بدنت بیشتر شد تا شب ، منم ترسیدم بخوابم تب کنی البته به کم هم بد اخلاق شده بودی منم مدام برات پارچه خیس میکردم روی رون هات میزاشتم تا تبت بیاد پایین توی مرکز بهداشت با متر مامای اونجا بازیت گرفته بود هی جیغ میزدی و میخندیدی یعدش هم که رفتیم واکسنت رو بزنیم اتاق کنار هی به خانوم میخندیدی نمیدونستی که بعدش میخواد چه بلایی سرت بیاد الهی فدات شم وقتی واکسنا رو زدن هی دل میزدی...
نویسنده :
باباو مامان ایلیا
18:37